سلام!!
هوووم..الان سر کلاس فيزيک نشستم و دارم سيب ميخورم و ( مرگ من روزي...) ميخونم.راستي نميدونم برام دعا کردين يا نه(!) ولي امتحانم برگزار نشد و افتاد هفته ي بعد.در ضمن دانشگاه ما الان دقيقا لاي ابر هاست!! و کارش از مه گذشته و مثل فيلمهاي جنايي شده!!نميدونم چرا الان حس ميکنم اگه اينجا يه برف بياد شبيه هتل تو فيلم (تلالو) کوبريک ميشه و مجبوريم اينجا بمونيم! خلاصه خيلي الان صحنه ي خوبيه من که حال کردم.يه جوري هم وحشتناکه(دراکولايي) هم لطيفه(وااااای!!) واقعا واقعا جاتون خاليه!!
پ.ن:اين که من سر کلاس وقتي دارم سيب ميخورم و مرگ من روزي ميخونم هوس کنم براي وبلاگ وسط دفتر فيزيکم يه چيزايي بنويسم نشون ميده که من به وبلاگم دوباره علاقه مند شدم!
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page