اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات ETERNITY

       
 

                   

 
archive e-mail
   
 
February 11, 2004
ديشب يه ساعت با خدا سنگامو وا کندم!
بالا پشتبون با اينکه سرد بود ولي بهترين جا بود براي اينکه باهاش حرف بزنم مخصوصا اينکه ميخواستم سرش داد هم بزنم...
اول زير بار نميرفت ولي اخرها انگاردلش برام سوخته باشه يا از دستم خسته شده باشه يه <<قبوله>> زير لبي گفت منم محلش نزاشتمو بدون خدافظي اومدم پايين...
بهش فرصت دادم که خودش يکي از راهها رو برام انتخاب کنه ماشالله قدرت خوبي که در اجبار کردن مردم داره...ببينم چي ميشه!

2/11/2004 04:31:00 PM ;
0; Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

Back to Home page

 

© All Rights Reserved | Graphic by Sam Esmaelian | Designed By Miad Bigdeli