اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات ETERNITY

       
 

                   

 
archive e-mail
   
 
March 28, 2004
اين چند روزه که تشريف نداشتم.خونه ي علي و ليلا بودم و البته با اينكه هم اينترنت داشتن و هم از اين اديتورهاي فارسي خفن ولي از همون روز اول قرار گزاشتيم كه به هيچ گونه وسايه برراري ارتباط وصل نشيم و همچنين كسي هم با دوستاشون تماسي نداشته باشن(يعني مثلا دو ساعت نشينين پاي تلفن!)
البته من از همون روز اول از تلفن طبقه پايين يواشكي با رامين و رضا و يكمي هم با وندا ميحرفيدم و علي هم كه دوست دخترش ايران نبود با كارت هي بهش زنگ ميزد و ليلا هم ميرفت تو اتاقشو درو قفل ميكرد با موبايل ميزنگيد ولي خوب تا روز سوم واقعا اينترنت استفاده نشد! و تلفن هم خيلي كم استفاده ميشد ولي اس ام اسي بود كه ماها ميفرستاديم براي اين و اون كه با صلوات براي اقا امام خامنه اي و تعجيل در حضور امام زمان(در راستاي خود بزرگ بيني بايد عرض كنم چند وقتيه حس ميكنم امام زمان خود منم!) هيچ كدومشون نميرسيد و ارور ميداد!
ولي از روز چهارم ديگه ريديم به قولمون ولي خوب من از اينترنت استفاد نكردم واقعا!
پريروز هم كه فهميديم دوست وندا(ليلا) تصادف كرده و فوت كرده خيلي اعصاب هممون خورد شد. وندا عزيز باز هم تسليت ميگم.
ديشب هم من به همراه اخلاق گهم يكمي با بقيه حرفم شد و امروز صبح تا ديدم نسيتن فرار كردم و اومدم خونه!!
خلاصه اين انشايي بود در مورد اين چند روزي كه گذشت!
در ضمن از پگاه عزيز(نيروانا) و خاله نوشي(نوشي و جوجه هاش) به خاطر كارت هاي خوشگلشون ممنونم

3/28/2004 12:40:00 PM ;
0; Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

Back to Home page

 

© All Rights Reserved | Graphic by Sam Esmaelian | Designed By Miad Bigdeli