ETERNITY

اين تعطيلات عيد ( والبته بيتشر تعطيلات قبل از عيد!) انقدر ويژه نامه هاي مجله ها و روزنامه ها رو خوندم که ديگه مجله زده شدم!‌ ولي اين مجله ي هفت واقعا ارزش خوندن داره و وقتي پرونده ي تلويزيونشو خوندم خيلي خر کيف شدم چون بابام همش ميشست و برام از بالاتر از خطر(ماموريت غير ممکن!) يا فراري ميگفت يا مامانم از روزهاي زندگي تعريف ميکرد حاليم نميشد ولي الان ديگه براي خودم پر از اطلاعات شدم و در اين بحث هم ديگه کم نخواهم اورد!(به قول دوستي موفق باشم !)‌ يه اتفاق با مزه هم افتاد و اينکه يکي از دوستاي خوبم تو اين مجله هست(البته توي اتليه اش انگار!) وقتي ديد من اين همه علاقه مند(و وند!) شدم به اين مجلشون گفت بعد از عيد باهاش برم دفتر مجله ولي فکر ميکنم نرم بهتره ماشالا انقدر ما شخصيت هاي واقعيمون گل و بلبله که ادم با ديدنش( وچه بسا شناختنش!) از مجله خوندن که هيچ از زندگي کردن(!؟) هم سير ميشود!!
داشتم ميگفتم اين مجله زدگيم باعث شده که هوس کنم يه کتاب بخونم (ترجيحا پاي کامپيوتر و اون هم به خاطر اينکه نزديک ارشيو اهنگهام هستم!)خيلي کتاب بهم پيشنهاد شده بود که بخونم ولي دو تا کتاب خيلي بيشتر جلوم رژه ميرفتن.يکي سنگي بر گوري بود که دليلش هم توضيحات علي رضا بود (توي وبلاگ پارکينگ) و چون هميشه پيشنهاد هاي علي براي کتاب خوندن(در مورد من!) مفيد بوده( مثلا يکيش خوندن کتاب گربه ي همسايه! بود) خيلي فکر کردم و تازه تو ارشيو کامپيوترم هم دارمش ولي يه دفه نظرم کاملا عوض شد و خلاصه الان در حال خوندن کتاب (اهستگي) ميلان کوندرا هستم.خدا کنه خوب باشه!(ايشالا به اميد خدا!!)
نميدونم از نوشته هاي قبليم تابلو شده يا نه که من چند روزيه به شدت دوباره به اعلي حضرت کرت کابين(نيروانا!) روي اوردم جالب اينجاست که هميشه(هميشه يعني خيلي!)
موقع تصميماتي مهمي (به قول دوست نه چندان خوبي بايد بينيم که تو مهم رو چي تعريف ميکني!) من يه دفه نيروانا گوش کن ميشم و فکر کنم يه جوري روي فکرمن تسلط داره و ميتونه فکرمو متمرکز کنه رو يه موضوع خاص و خوبيشهم اينکه هميشه از تصممياتي که در چنين حالتهايي ميگيرم راضيم(تقريبا!) يه چيز با حال هم اينکه الان در راستاي اون پروژه ي اشنايي با خوانندگان جديد(والله اخه هر چي کليپ ميبيني خوانندشو نميشناسي!)دارم به صداي خانومي با نام Avril lavgine گوش ميدم و که زياد هم بد نيست(خدا ما را ذاتا زرد افريده!) به قول رناک(يا روناک!) بيچاره تن کوبين تو قبر ميلرزه از اين همه تنوع سليقه من در موسيقي!!!