ETERNITY

داستان ان مرد دوست داشتني

مگر دوم خرداد چند سالم بود؟مگر دوم خرداد سال هفتاد و شش چند سالمون بود.اول دبيرستان بودم.نميشد راي بدهيم ولي رايمان از يکي هم بيشتر بود:جمعه نهار همه خونه ي ما بودند...قرار بود همه بعد ازنهار برن به مدرسه اي توي خيابون خوارزم راي بدهند مادر بزرگها و پدر بزرگ خدا بيامرزم را به زور با بقيه راهي کردم.نميشد راي بدهم ولي سه نفر را مجبور به راي دادن کردم!
از مدرسه که مي امدم از دکه روزنامه فروشي زير پل گيشا جامعه ميخردم.يا اگر هم نميشد بخرم بابا رو راضي به خريدن ميکردم.

خاتمي عجب مرد نازنيني.هر چي خبر مربوط و نا مربوط به او بود ميخواندم.خاتمي را دوست داشتم.همه دوست داشتيم.

از انتخابات مجلس بود که حق راي داشتم.دقيقا يک ماه در حال تهييه ليست انتخاباتي مورد نظر خودمون بوديم که به اونها راي بديم.
باز هم خاتمي را دوست داشتم.اصلا خاتمي دوست داشتني هم بود...

دوره ي دوم انتخابات رياست جمهوري هم در ستاد ايران زمين با چند دوست ديگر مشغول تبليغات براي خاتمي بوديم:ستاد سيمرغ.راي اولي ها!
شب تا ساعتي نه و ده ايران زمين جاي سوزن انداختن نبود.همه دختر پسر ها گل پخش ميکردن و همه يک دست خاتمي بودند.همه خاتمي را دوست داشتند...

همان شب قرار بود فيلم انتخاباتي خاتمي که محصول مشترک افخمي و درويش بود
را نشان دهند...همان شب بود که با خاتمي گريه کرديم.همان موقع که در وزارت کشور حاضر شده بود براي ثبت نام.خاتمي بغضش ترکيد و اشک ما را در اورد.نگاهي به صورت مادربزرگ کردم او هم داشت گريه ميکرد.مادربزرگ هم خاتمي را دوست داشت...

الان هفت سال است که سيد محمد خاتمي رييس جمهور است و خاتمي را مردم با عشق انتخاب کردند.اگر دوره ي اول خاتمي از روي تنفر به ناطق نوري و نه گفتن محکم مردم انتخاب شد اما دور دوم همه خاتمي را به خاطر خود خاتمي و از عشق انتخاب کردند.

خاتمي حرف نزد.کم حرف زد.هيچ نگفت.کمکاري کرد.سکوت طولاني کرد.کمي دروغ گفت.دروغ نگفت.راست هم نگفت.بيخودي حرف زد.کار نکرد.نگذاشتند کار کند.انتخابات فرمايشي برگزار کرد.خاتمي دروغ نگفت.خاتمي دروغ گفت.کم گفت.هيچ نگفت.

خاتمي يکسال ديگر ميماند.خاتمي يک فرد نبود.خاتمي يک دوره بود.خاتمي يک شور بود.خاتمي مردم بود.خاتمي ديگر ان خاتمي نيست.خاتمي ديگر ان خاتمي دوست داشتني نيست

ولي هنوز همان مرد مورد احترام است.حداقل براي من.

ولي...ولي...دوست ندارم هر کس و ناکسي که به ادم ميرسد بگويد خرتان کرد.سرتونو شيره ماليد.با خودشون بود.از اول نقشه بود...کاش خاتمي ميشنيد و ميفهميد...

کاش ميشنيد و ميفهميد و کاري ميکرد.