ما کوچک و توهممان کوچک تر!
فکر کنيد چه کسي ما را ميترساند مردي که به در دوستي وارد شد.لو رفت.ابي شد.خسته شد!خود کشي کرد.نمرد!
ما ي بدبخت! چقدر بدبختيم که توهممان اوست!
خوشم مياد کسشر مينويسم شرمنده!
مردي خسته مردي تنها مردي اغلدي گتي ياتي!!
***
حکايت زيارت گاه ها!
چه خوب که دوست دنبال مسجد ميگردد و من نميفهمم چرا!
اقايي که تيز تر از من هست ميگه مسجد نه ولي توالت پشت پارکه!
نميدونستم توالت عمومي ها هم زيارت گاه عده اي شده!!
فرقه ها و دسته هايش هم حتما شلنگي ها و افتابه اي هاست!
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page