اين روزها کمي ناراحتم.اين روزها تهمت ها فقط به خاطر اينکه براي دفاع از حق قانوني خود کمي تلاش کرديم و براي اينکه نميخواهيم مانند حاکمان از زبان تند استفاده کنيم محکوم به خيلي چيزها ميشويم.نقل همان داستان بيرون گود نشستن و فرمايش لنگش کن شده! اگر ما در ايران با نام اصلي نظرات بي ارزشمان را مينويسيم بعضي از دوستان ازادي خواه(!) حتي با اينکه در ايران نيستند با نام مستعار مينويسند و بعد.بي خيال! اولين بارشان که نيست؟!.هست؟!.فقط از اين ناراحتم که بعضي از دوستان هم به جمع ازاديخوهان بيرون گود پيوستند و حرفهايي ميزنند که انتظار شنيدنش را از انها نداري!
يکي نيست بگويد خيرتان که به ما نميرسد لا اقل شرتان را هم براي خود نگه داريد!!
***
در اين همه خبر ها و اتفاقات بد و بي ربط اتفاقات خوب را ديدن و شنيدن خيلي با ارزشه.
مخصوصا اگر ته دل ادم هم اين احساس خوب را داشته باشه.
***
دو سه شب پيش با
ميعاد و رضا و اتابک رفتيم شهر زيبا رو ديديم.بعدا در موردش بيشتر خواهم گفت ولي هر نظري درباره ي فيلم داشته باشيد نمي توانيد بازي عالـي ترانه علي دوستي را انکار کنيد!
***
اگر دلتان گرفته اگر خسته هستيد.بهترين کار قدم زدن در پياده رويي است که با دوستانت باشي.
***
از وبلاگ چاپ اول:
آخر اینکه اگر به تصویری مجازیای که از کسی در ذهن دارید اطمینان ندارید ، الان ، این تصویر را بشکنید چون بهتر از آنست که با دیدنش اینکار را بکنید و در نتیجه او را بشکنید .
و آخر ِ آخر اینکه شنا کردن در دریایی که برای شما مبتذل است شاید لذت ِ وصف نشدنیای برای ماهیهای دیگر داشته باشد
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page