ديگر بس است.تا کي سکوت کنيم؟
اول که خبرهايي در مورد شبنم طلوعي رسيد.گفتند هيچي نگوييد بگذاريد ختم به خير شود.با اين کارها بيشتر به زحمتش مياندازيد! چند روز بعد بابـک غفوياذر٬کسي که از اهالي همين وبلاگستان بود٬را بازداشت کردند باز گفتند نه الان هر حرفي بزنيد خود به مشکل برخواهيد خورد.
ما که هيچ حتي دوستان نزديکترش نيز هنوز هم سکوت را نشکستهاند.درست در همان گير و دار بوديم که خبر رسيد بله! سعيد مطلبي پدر سالخورده ي دوست عزيزمان سينا مطلبي هم بازداشت شد تا سينا مطلبي سکوت کند و بيشتر از اينها از نهادهاي موازي نگويد.انجا نيز خيلي ها سکوت کرديم و هيچ نگفتيم.
حالا بعد ازسينمايي نويس ها به خود سينمايي ها رسيد.ابولحسن داوودي بازداشت ميشود؛چند بازيگري که در جشن خانه سينما بودند به اماکن دعوت ميشوند تا مذاکراتي انجام شود!
ابولحسن داوودي به خاطر فشارهاي عصبي مشکل قلبي پيدا ميکند(مي گويند سکته کرده) و ان قاضي مشهور ميگويد : فيلمشه! من اينارو ميشناسم!!بلاخره داوودي در سي.سي.يو بستري شده و کارگردان هايي هم که به ديدنش رفتند را راه ندادهاند.انها هم پشت در بيمارستان تجمع کردند.
ميبينيد؟اوضاع تا امروز به اين بدي نبوده! هميشه مشکلات فقط براي سياسي ها بوده و انهايي که خود را هنري و هنرمند ميدانستند دخالتي نميکردند.اما امروز ديگر هيچ کس هيچ نوع امنيتي ندارد.به شخصه نميدانم چه بايد بکنم.فقط ميدانم و مطمئنم سکوت بدترين کار است.فکر کنيد به بازداشت ها ادامه دهند! اخر چي؟ ايا همهي وبلاگرها را ميتوانند دستگير کنند؟
بيايد روزدتر کاري بکنيم.دوشنبه را به پيشنهاد حسين درخشان همه <<امروز>> شويم و سعي کنيم اين خبرگزاري ها را پررنگ کنيم.اعتراضها را بيشتر کنيم.نميدانم٬فقط حس ميکنم دارد دير ميشود.
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page