اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات ETERNITY

       
 

                   

 
archive e-mail
   
 
November 14, 2004
مي‌گم عزيزم گه خوردم!

نزديک مي‌شه و با ترس و با همون دستمال سرخابي احمقانش گوشه‌ی لبمو پاک مي‌کنه

يه گوشه مي‌شنيه و غصه مي‌خوره! غصه مي‌خوره و مي‌گه اخه تو چرا انقدر پرخوري مي‌کني.مگه دکتر نگفت انقدر کم بخور تا اين شکم گندت اب بشه.

دستمال سرخابيش٬ سرخابي نبود!‌ انقدر ادم‌ها رو به گه خوردن انداخت و اون بي‌چاره‌ها هم انقدر رو دستمالش خون‌ بالا اوردن و انقدر دلسوزانه‌ گوشه‌ي لبشونو پاک کرد که دستما سرخ و ابي شد.

گوشه‌ي ميزم٬يک خوک صورتي روي يک پاندول ابي سواره!‌ وقتي پاندول رو تکون بدين خوک با حرکتش دهنش باز و بسته مي‌شه! هميشه٬هيچ وقت نشده يک جملرو دوبار تکرار کنه.هر دفعه يک چيزي مي‌گه و بدتر هر دفعه به يک زبون حرف مي‌زنه.

الان که دقت کردم فهميدم چي مي‌گه٬فهميدم الان داره چي مي‌گه:

I'm a reasonable man, get off my case, get off my case

11/14/2004 02:40:00 AM ;
0; Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

Back to Home page

 

© All Rights Reserved | Graphic by Sam Esmaelian | Designed By Miad Bigdeli