وقتي چند ثانيه کاملن کور شدم و هيچ جا رو نميديدم٬تا جايي که ميتونستم دستمو به
تخت فشار دادم و انگار فکرم کاملن خالي شده بود.حس بدي بود٬بعدتر وقتي که باز دکتره
گفت به نور چشمک زن نگاه کن و چشمتو حرکت نده هم حس بهتري نداشتم.
اين چند ورزه ديازپام خوردم و خوابيدم و توي خونه با عينک افتابي راه ميرفتم و شبها
هم که ميرفتم بيرون حس ميکردم چشم در حال بيرون پريدنه!!
خلاصه اين عمل ليزيک باعث شد که من يک هفته تلفنهامو بد جواب بدم و نتونم هميشه
در دسترس باشم٬اساماس ا هم که تازه امروز دارم همشونو ميخونم چون نگاه کردن به
ال سي دي موبايل و کامپويتر ممنوع بود و هست که خوب الان نوشتن و سر درد شديد
گرفتن فقط نشان از پررو بودنمه نه چيز ديگهاي.
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page