
صف طولانی ٬ فیلم نمیرسه ٬ به جاش سنتوری رو میزارن ٬ فیلم رسید .
مردم همه دست میزنن و جیغ میکشن ٬ رییس رسید .
خود «آقای کیمیایی» هم خودشو میرسونه ٬ اوقاتش تلخه . حداقل زیاد هم خوشحال نیست . مردم بدون توجه به حضورش در حال لِه کردنش هستن و شاکی از اینکه این آقاهه چرا دمِ در واستاده و جلو رفت و آمد و گرفته . کیمیایی یه نگاه به صف میکنه ٬ میگه همه باید بیان تو . هیشکی پشتِ در نمونه . مسئولین سینما هم زیاد جدی نمیگیرن .
امیدی نیست . اکران اولِ فیلمٍ استادِ ٬ بلیط به ما که نمیرسه .
در کمال تعجب وارد سالن میشیم. حدود ۴۰ - ۵۰ نفری سرپا واستادن و هر جا هم که جای خالی بوده پر شده . همه رو زمین ولو شدن و منتظرِ دیدنِ آسِ کیمیایی هستن ٬ فیلمی که به گفته خودش یکی از بهترینهاشِ . به طور معجزهآسایی دو تا صندلی در بهترین جای سینما پیدا میشه . شانس انگار با ماست .
فیلم شروع میشه تیتراژ باحالِ . همه کف کردن سینما از هیجان در حال سکتهس .
رییس .
شرایطی که حکم رو دیدیم ٬ شرایطِ کاملن خاصی بود ٬ طوری بود که از دیدن یه فیلم بد . به دیدن حکم رفتیم و خوب به نظر هم حکم اصلن فیلمِ بدی نبود و خیلی هم دیدنش چسبید .
شخصیتهای رییس ٬ دقیقن شخصیتهای حکم هستن ٬ حالا یا اسمها عوض شده یا نشده . مهناز افشار طبقِ معمول یکی از فاجعههای بازیگرشو در فیلم رییس رو کرده . پولاد هم هیچ فرقِ اساسی با حکم نکرده ٬ دوست ندارم اینو بگم ولی پولاد کیمیایی هنوز در حدِ بازیکردن چنین نقشی نیست . نمیگم بازی پولاد بد بود ٬ نه اتفاقن صحنههایی که تیر خورده بود و چند جای دیگه خیلی هم خوب بود . ولی صحنهی رستوران انقدر بود بود که کلِ بازیشو تحت تاثیر قرار میداد . در عوض خسرو شکیبایی محشره ٬ البته غیر از این هم انتظاری نیست . شکیبایی در ضعیفترین فیلمها مثل «چهکسی امیر را کشت » هم عالی بود . لعیا زنگنه هم بهترین بازی دوران کاریشو کرده بود . واقعن نقشِ فرشتهرو خیلیخوب دراورده بود .
داستانِ فیلم تو سه خط تعریف میشد . هیچ گره داستانی خفنی تو فیلم وجود نداشت . اصلن فیلم داستانِ خاصی نداشت که انتظار گره و از این حرفا داشته باشیم . خط روایی داستان هم هیچ فرقی با حکم نداره . صحنههای - فاجعهی - مهمانی یا رستوران کاملن کپیپیست شدهی حکم هستن .
به نظرِ من فیلم تشکیل شده از چند تا کلیپِ متوسط و خوب که هیچ ربطی به هم ندارن و با هیچ چسبی نمیشه اینارو به هم چسبوند .
فیلم تموم شد .بیشتر مردم در حال غرغر هستن . عجب جشنوارهای شده این جشنواره امسال!
نامهی کیمیایی به رضاداد :
دبیر جشنواره فیلم فجر
خدمت آقای علیرضا رضاداد ریاست محترم جشنواره فیلم فجر
فیلم رئیس متاسفانه به دلیل درهم شدگی صدا ها به شکل غیرقابل پسند که در قسمت هایی ناهنجار است و مانع شنیدن گفتگوهای فیلم است قابل نمایش عموم نیست. از آن ریاست می خواهم که از بخش مسابقه و نظر داوران و جمع منتقدین خارج شود. سینمای دلخواسته من استوار بر گفتگوی لحن و زبان است که ترسیم انسان و جامعه می کند در سالن سینما شنیده نمی شود و در هم شدگی صدا اثر را مخدوش کرده است. در این چند نمایش در سالن های سینما فقط جواب شوق مردم را برای دیدن فیلم می دادم. چون هر آنچه مهم است سقف حضور مردم عزیز است که هرآنچه بضاعت دارم از آنها دارم.
با احترام و تشکر مسعود کیمیایی
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page