اعتراض به تخلفات آشکار در انتخابات ETERNITY

       
 

                   

 
archive e-mail
   
 
August 16, 2007

شاید یک ماهِ گذشته کلن روزهای خوبِ زندگیِ من نبوده . نه‌اینکه اتفاقِ بدی محسوسی
برام افتاده باشه ولی کلن مشغول بودن فکر و درست پیش‌نرفتن روابط دوستی و کاری و
خلاصه هزارتا ماجرای ریز و درشت که تقریبن من تو همشون هم کاری برای درست
کردنشون نمی‌تونستم بکنم . به‌هرحال می‌خوام بگم احتمالن اگر من شبی رو مثل ۳
شب پیش و روزی مثل ۲ روز پیش رو نمی‌گذروندم احتمالن تا الان یه بلایی سرِ خودم
اورده‌بودم .
راستش من یه فیلمی چند ماه پیش گرفته بودم به اسمِ My Life Without me که وقت
نکرده‌بودم ببینم و جریان گرفتنش هم به خاطرِ اسم المادوار بود که تا اون شب فکر
می‌کردم کارگردان فیلم هست و تا موقعی که تیتراژ اخر فیلم رو ندیده‌بودم هم
نمی‌دونستم المادوار تهییه‌کننده‌ست.
اولین بوسه‌ی زندگی‌ش از یه پسر باعث ازدواجِ انه می‌شه اون‌هم تو جریان کنسرتِ آخر
نیروانا که انه در حال زار زدن بوده . یه پسری بهش دستمال تعارف می‌کنه و چون
دستمالی نداشته مجبور می‌شه تی‌شرتش‌ رو در بیاره که انه اشکاشو باهاش پاک کنه و
همین موضوع باعث عاشق‌شدن این دو می‌شه و انه تو ۱۷ سالگی ازدواج می‌کنه و
صاحب ۲ دختر می‌شه . انه می‌فهمه که سرطان شدیدی داره و انقدر پیشروی کرده که
دیگه امیدی به درمانش نیست و ۲ ماهِ دیگه می‌میره اون موق‌ست که تصمیم می‌گیره
کارهایی رو که باید در این ۱۰ ماه بکنه بنویسه که که تا می‌تونه مشروب بخوره و سیگار
بکشه و برای بچه‌هاش نوار ظبط کنه و یکی رو عاشق خودش بکنه و سکس داشته باشه
تا بفهمه سکس با ادمای مختلف چه مزه‌ای می‌ده و ... که البته فقط عاشق یه نفر
می‌شه و ...
فیلم به شدت اروم و یه‌خطی جلو می‌ره و هیچ اتفاق هیچان انگیزی نمی‌افته و باحالیِ
فیلم اینه که به اطلاعاتی که به بیننده می‌ده صادق می‌مونه و فیلم با مرگ انه تموم
می‌شه .
ممکنه از نظر تخصصی فیلمِ خیلی عجیب‌غریبی نباشه ولی بلاخره باعث شد ذهنم
کاملن تخلیه بشه و خیلی‌خیلی اروم بشم ( و دلیلش هم نمی‌دونم البته!)‌
این عیش شبانه‌ی من صبح فراش بیشتر هم شد وقتی که اشتباهی mp3 player بابام
رو برداشتم و موقع پیاده‌رویِ صبح یه دفه اهنگ wild wolrd از cat setevens پِلِی شد .
احتمالن از تصورتون خارجه که من چه حالِ اساسی کردم و چقدر زندگی تو اون صبحِ
نه‌چندان گرم به من حال داد .
به دلتون بد راه ندین ٬ من هنوز رو هوا نیستم ٬ فردا ظهرش با ضربه‌ی محکمی دوباره پرت شدم وسط تمام مشکلاتم .

8/16/2007 12:00:00 PM ;
0; Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

Back to Home page

 

© All Rights Reserved | Graphic by Sam Esmaelian | Designed By Miad Bigdeli