شب نسبتن خوبیِ . یهذره اتفاقهای بد زندگی کم شده و میشه با این صدای
دینمارتین که داره با شوخ و شنگیِ تمام داد میزنه Volare حال کرد و زندگی کرد . آهنگ
باحالیِ ها امشب رو تبدیل به شب مشنگیِ خوبی کرده!
از همه بهتر که سریالهای مورد علاقه هم شروع شده و حالا میشه از سریالهای بعد
از افطار و خزعبلات دیگهای مثل مرگ یک فلان و غیره فرار کرد البته اینها هم برای
خودشون تیکههای بامزهای دارن اوج بامزگیِ یکی از این سریالها که در همین روزگار
خودمون میگذره پیشنهاد یکی از شخصیتها برای رفتن به شابدولعظیم و کباب کوبیده
و ریحون خوردن انقدر من رو خوشحال کرده بود که حتا موقع خواب هم خنده ادامه داشت!
------------------------------------------------------------------------------------------------
و اما کشف جدیدی که میخواستم در موردش حتمن بهتون پیشنهاد کنم دیدن سریال
جدیدی به نام Fringe هست که محصول آقای ابراهام و گروهش هست ( همون
سازندهی لاست ) داستان همچنان تخیلیِ که در زندگی حقیقی اتفاق میافته و در مورد
بررسی پروندههایی است که درمورد علمِ حاشیه هست . یعنی ناپدید شدن و به
دنیاهای دیگه سفر کردن و غیره . البته چاشنی علمیش خیلی بیشتر از لاستِ .
قسمت اولش که حدود یکساعت و خردهای بود به شدت حرفهای فیلمبرداری و
کارگردانی شده بود و به معنی واقعی با یک فیلمسینمایی سر و کار داشتید . خلاصه
سریال من رو که جذب کرده فکر کنم خیلیها با من موافق باشن . البته خیلی هم تعجب
نداشت چون با بودجهای که برای سریال در نظر گرفتن و با اعتمادی که به ابرامز دارن حتا
چند شبکه معروف اروپایی هم قبل از پخش سریال حق پخشش رو خریداری کردن .
ابرامز هم انقدر به گروهش و فیلمنامه اش اعتماد داشته که قسمت مقدمه رو با بودجه
شخصی میسازه و در سایتهای انترنتی پخش میکنه که قراردادِ مالی کلفتی رو که برای
فاکس تنظیم کرده بود به راحتی امضاش رو بگیره!
Labels: Music, T.V, Thats cool
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
Back to Home page