راستش ۳ تا خبر بدجوری اذیتم کرده ٬
اولی توقیف خیلی زودِ ارژنگ بود ٬ دقیقن دو شب بعد از انتشارش خبرِ این‌که توقیف شد شایعه شد و تا بلاخره شایعه به واقعیت پیوست و طالبی‌نژاد هم در مقاله‌ای در اعتماد اعلام کرد که دیگر نشریه‌ای منتشر نخواهند کرد و این برای من و بقیه‌ای که در ایران زندگی می‌کنیم یعنی از دست دادن تنها نشریه‌ی Original که در دسترسِ ما بود .
دومی آتش گرفتن کافه انتراکت ٬ با این‌که تا حالا نرفته‌بودم ولی خیلی ار کسانی که می‌رفتن همیشه از یه فضای صمیمی حرف می‌زدن که من رو به یاد سه‌-چهار سال پیش کافه شوکای یارعلیِ عزیز می‌نداخت و اینکه چقدر چیدمانش شبیه به کافی‌شاپ سریال Friends بود وهمه از لیلا‌حاتمی و علی‌مصفا و زحمتی که در این کافه می‌کشیدن حرف می‌زدن.
سومی که احتمالن از نظر خیلی‌ها بی‌ربطِ ولی من رو ناراحت کرد دستگیریِ امیرتتلو ٬ خواننده‌ی رپ و هیپ‌هاپ ایرانی بود . کارهای تتلو رو در مهمونی‌ها و این‌ور و اون‌ور زیاد شنیده‌بودم ولی طرفدارش نیستم . اما همین‌که یه پسر جوون رو به علت این‌که رپ می‌خونه دستگیر کنن هم بدجوری ناراحت‌کننده‌ست و هم راستش نگران کننده‌ست چون دور و ور خودم و دوستام خیلی‌ها هستن که به قول خودشون رپر هستن و الان احتمالن هم در معرضِ‌خطر هستن و حتمن خودشون و مادر و پدرهاشون هم شب تا صبح چشم رو هم نمی‌زارن .
جدی‌جدی از این‌که در این مملکت زندگی می‌کنم متاسفم و یه‌جورایی دیگه انرژی برای نوشتن نداشتم ٬ هدفم از شروع مجدد وبلاگم - سال گذشته - این بود که بیشتر به زندگی نگاه کنم و در اصل زندگی‌کردنم رو در وبلاگ بنویسم که متاسفانه این چند وقته زندگی کردن معنی نداشت!
- حالا بهترم .